بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

بهرادسفیدبرفی

برای بهراد عزیز...

سلام گل پسرم....  وقتی میام برات شروع کنم به نوشتن سر در گم میشم نمیدونم از کجا،از کدوم کارات،کدوم کارامون شروع کنم ...ولی از اینجا شروع مکنم... آقا بهراد دیگه واقعا بزرگ شدی یه مرد به تمام معنا شدی،باورت میشه اینو هممون احساس میکنیم و میبینیم ..دیگه حرفای گنده گنده میزنی طوری که ما ماتمون میبره اینارو از کجا یاد گرفتی ...تماما رفتارای پسرونه داری عاشق ماشینی،خشنی البته از نوع مهربونش... یه حرفتو که هممون عاشقشیم اینه که همش میگی منو دوست داری؟من تورو میخوام ...تو ماشین میگی مامان من این آهنگو دوست ندارم بزن بعدی وای ی ی ی با این زبون شیرینت چه کنیم ما ؟شیرین زبون. تلفن حرف زدنتو نگو که دلم میره برات... ...
22 آذر 1392

عکس

  با این گوشی همش زنگ میزنی به پلیس میگی بسوسو شده پلیس بیا   ...
11 آبان 1392

این چند ماه...

سلام پسرم... خداروشکر حالت خوبه خوبه،اول ببخشید که خیلی وقته نیومدم چیزی برات بنویسم نه که تو کارو شیطنتای تازه نداشتی نه ،من وقت نکردم... پسر گل من مثل همیشه یه کارایی داشته و داره که توجه همرو به خودش جلب بکنه،این مدت خیلی چیزا یاد گرفتیو خیلیم پیشرفت داشتی عزیزم ،شعر یاد گرفتی میگی... 3 2 1 تنبلی بسته.... .6 5 4 پاشو بیا پیش ... 9 8 7 یه قدم جولو .... دوچرخه ...سیبیله بابات میچرخه ... من میگم شبا که ما میخوابیم تو میگی آقا پلیسه بیداره یه توپ دارم قلقلی رو هم کمو بیش بلدی ... تازه ..امروز رفتیم با مامانی مهدکودک نوشتیمت تا چیزای زیادتری یاد بگیری ،اجتماعی هستی اجتماعی تر...
11 آبان 1392

متفرقه....

  بیمارستان مامان رویا بمیرم برات که ازت آمایش خون گرفتم چون تند تند تب میکردی که خدا رو شکر مشکلی نداشتی و تب ویروسی بوده... لـــــــــــوس....   ...
31 مرداد 1392

برای بهراد...

سلام پسر عزیزم : الان که دارم اینا رو برات مینویسم ساعت 12:30 شبه که شما خوابیدی و من وقت کردم درباره شما که حرکاتت،رفتارت،...کامل شده برات بنویسم...بهراد راستشو بخوای نمیدونم چی بنویسم چون انقد پیشرفت داشتی این چند وقت تو کارات ،حرف زدنت،رفتارت،شیطنتت که انگار مثل ما شدی /هرچی میگیم متوجه میشی حتی به 2تا زبان هم متوجه میشی ما چی میگیم / عاشق نقاشی کشیدن شدی اونم با مداد رنگی ،چند بار که کار خوب کردی واست جایزه (اسباب بازی ،مداد رنگی ،چیزایی که دوست داری) رو برات خریدم دیگه هر روز ازم جایزه میخوای .../تو کارای خونه کمکم میکنی وسایل های سفره رو میزاریو جمع میکنی/عاشق اینی که خودتو قایم کنی ما بیاییم پیدات کنیم /یا پاهاتو زیر پتو قای...
31 مرداد 1392

عکسهای آتلیه 2سالگیه بهراد..

اینم عکسهای بهراد که قولشو داده بودم ولی معذرت میخوام که یکم بی کیفیتن آخه از رو عکساش عکس گرفتم هرکاری کردم خود عکساشو ندادن....         اینم عکس 4*3 بهراد: ...
31 مرداد 1392