نوروز 93...

سلام آقا بهراد که میگه به من بگید سینا....

سلام به آقای چرا که الان چراهاش تو دهن همه است.تو  این سفرمون که خیلی هم بهمون خوش گذشت یه کلمه ای که خیلی تکرار میکردی چرا بود مثلا ما عاشق این جملتیم بابا میگه منو دوست داری میگی آره بابا میگه چرا میگی چراااااا...آخه تو خیلی باهوشی همش با من حرف میزنی خیلی باحالی ...اینارو به بابا میگی ما هم دلمون مثل همیشه میره.

عاشق ماشینی فکرو ذهنت فقط تو ماشینه ..توی خونه بیرون خونه...تو ماشین که فقط پشت میری سرپا وسط وایمیسی ،حتی چند بار دیدیم سرپا خوابیدی ..عزیزم ...اسم اکثر ماشینارو میدونی..پراید،پرشیا،ام وی ام،سمند،206،وانت،نیسان،بازم بلدی ولی الان حضور ذهن ندارم 

ماشاالله  بزرگ و عاقل شدی مرد شدی ،اعتماد به نفستم که همیشه بالا بوده اصلا ما ندیدیم تو یه مهمونی بریم وایسیم تا تو یخت باز شه سریع همه جا رو ریختی بهم...با همه ارتباط برقرار کردی...با بچه ها بازی میکنی..هر بچه ای باشه بزرگ تا کوچیک با همه بازی میکنی...از هیچکس غیر از باباتم که نمیترسی...

راستی یه خبر دیروز یعنی 15 فروردین  واسه عمو سعید رفتیم خواستگاری...شماهم تشریف داشتی فقط شلوغ کردیو بعدشم خوابیدی....سالی که نکوست از بهارش پیداست ایشاالله سال جدید سال خوبی برای هممون باشه در کنار خانواده هامون....دوست دارم فعلا بای آقای چرا...